دورم ازت با اینکه نزدیک منی
نزدیک تر از این رگ گردنی با بار گناه
هر وقت که میام توی حرمت انگار صدام می زنی
وقتی بارون می زنه چقدر دیدنیه صحن گوهرشاد
عالمی دارم آقا از اون بچگی با پنجره فولاد
هر دفعه که اومدم اسیر تو شدم تا شدم آزاد
دور و برت همه خوبند فکر گدای بدم باش
فقط گدای تو میشم امام رضای خودم باش
یا حبیب من لا حبیب له رضا.....
پیش منی شریک تو تک تک لحظه هام
نمیشه یه شب حرمت نیام همه رفیقام
یه روز میرن و فقط تویی که آخر می مونی برام
رد پای خوبیات محبت چشات تو خاطراتم
کی می تونه غیر تو یا دست خیر تو بده نجاتم
رزقمو یادت نره منم کبوتر صحن و سراتم
تو غریب الغربایی پس آشنای خودم باش
فقط گدای تو میشم امام رضای خودم باش
دور و برت همه خوبند فکر گدای بدم باش
فقط گدای تو میشم امام رضای خودم باش
یا حبیب من لا حبیب له رضا.....