کاش شهید بشم؛ شهید معرکه
که بیکفن برم به محضر «حسین»
کاش غبار بشم؛ غبار ماتم و
غبار مرقد مطهّر «حسین»
خداروشکر گریههام بیاختیاره
حسین؛ حسین؛ حسین؛ حسین
ای بیکفن، روضههات تمومی نداره
حسین؛ حسین؛ حسین؛ حسین
کاش مثه زهیر، میون خاک و خون
چشامو باز کنم توو آغوش «حسین»
کاش شبیه جُون با آخریننفس
بگم دوست دارم در گوش «حسین»
خداروشکر نوکریت شد اعتبارم
حسین؛ حسین؛ حسین؛ حسین
خداروشکر غیر تو کسیو ندارم
حسین؛ حسین؛ حسین؛ حسین
کاش به جای اسم رو سنگ قبر من
یه گوشه حک بشه، سینهزنه «حسین»
کاش به جای خاک، زیر لحد قرار
بگیره صورتم رو دامن «حسین»
زیر لحد میمیرم برات دوباره
حسین؛ حسین؛ حسین؛ حسین
چی میکشه اون کسیکه تورو نداره
حسین؛ حسین؛ حسین؛ حسین