صفحه اصلی
مداحی ها
شان نام تو به روی لب من بردن نیست
تو سلیمان و من آن نور محقر بودم
لقمه نانی بده تا مزه بگیرد دهنم
آتشم زن که چنان شعله منبر باشد
بی محلی بکنی شکوه کنم داد زنم
چون نهم ظرفیت جور و نه قنبر دارم