معصیت های مرا باز تو نادیده بگیر
پاک کن نامه ی اعمال مرا یکسری
استجابت کنی ای کاش مرا این شب ها
از کرم در رمضان کرببلایم ببری
حال در کرببلا نیستم و میخوانم
روضه ای را که به آسیب نمایی نظری
دیدن داغ جون زود کمر میشکند
شاهد مرگ پسر کاش نباشد پدری
پسر فاطمه پیش پسرش کرببلا
تا رسید از جگرش کرد چنین نوحه گری
شیشه عمر ترک خورده ی من ممکن نیست
تا به خیمه ببرم جسم تو را یک نفری