می‌رود از زندانش

با بدن بی‌جانش

أرض و سما گریانش

گریانش گریانش

 

دختر یتیمش می‌زند صدایش

می‌رسد صدای گریه‌ی رضایش

 

داروی هر درد ما از دم تو می‌رسد

حک شده بر سینه، یا باب‌ حوائج مدد

 

تا که رها موسی شد

در دو جهان، غوغا شد

چشم فلک، دریا شد

دریا شد دریا شد

 

مرغ پرشکسته از قفس رها شد

قبله‌ی حوائج، حاجتش روا شد

 

سوی خدا رفتن، نور خدا را ببین

گریه‌ی معصومه و حال رضا را ببین

 

با جگر صدپاره

گشته رباب آواره

نیزه شده گهواره

گهواره گهواره

 

رفته روی نیزه روبروی مادر

رفته نیزه انگار در گلوی مادر

 

از دل عالم گره، دست تو وا می‌کند

غنچه‌ی لب‌تشنه یا باب حوائج مدد

 

گوشه‌ی این ویرانم

تا تو شوی مهمانم

منتظرت می‌مانم

می‌مانم می‌مانم

 

در پی‌ات دویده با قد خمیده

دختر یتیمت ای سر بریده

 

مجلس دارالشّفا روضه‌ی تو می‌شود

دختر ارباب یا باب حوائج مدد

 



مطالب مرتبط

مدار عشق...
مدار عشق...

دو شنبه, 18 مرداد 1400

پخش
خونمون این طرفه
خونمون این طرفه

پنج شنبه, 03 بهمن 1398

پخش
دیوونه منم...
دیوونه منم...

دو شنبه, 18 مرداد 1400

پخش