اونکه همنام قاسم بن الحسن بود
اون رفیق من بود
اونکه روضه دار شاه بی کفن بود
اون رفیق من بود
به خدا کرب و بلای تو واسش وطن بود
عمری سینه زن بود
توی بین الحرمینت غرق محن بود
عمری سینه زن بود
دل یخ زدمو بخر که داره آب میشه
با تو با یاد کربلام شبا بی تاب میشه
یه روز عکس منم توی هیئتت قاب میشه
تقدیم ارباب میشه
... حسین وای وای ، حسین وای وای ...