سلام عزیزم نفسم امیدم

همه کسم پهلوون رشیدم

فاطمتم علی چشاتو وا کن

چادرمو رو صورتت کشیدم

پهلوون بدر و حنین و خیبر

نبینه زهرا تورو توی بستر

خودم با چادر سرتو میبندم

تنگه دلم چشماتو وا کن حیدر

دستتو بذار تو دستم که بریم

دنبال تو اومدم پسر عمو

اینا حرفای تو رو نفهمیدن

بیا حرف دلتو به من بگو

غصه به سر رسیده شهادتت مبارک

وقت سفر رسیده شهادتت مبارک

سلام عزیزم نفسم امیدم

خوش اومدی صنوبر خمیدم

از اون شبی که تنها گذاشتی من رو

سی ساله من یه روز خوش ندیدم

ببخش که غرق خونه روی حیدر

ببخش اگه من افتادم تو بستر

تو اومدی و حاجتم روا شد

خوش اومدی این نفسای آخر

دستمو بگیر بلند شم از زمین

دستمو بگیر که خستم از همه

اینجا جز تو کسی یار من نشد

هیچکی مثل تو نمیشه فاطمه



مطالب مرتبط