ما پشت در خانه یه مرد کریم هستیم
انگار بنا نیست گرفتار نباشیم
باشیم ولی این همه بیمار نباشیم
آنقدر خدا داد به ما از در این بیت
تا جز به همین خانه بدهکار نباشیم
آنکه دل شب شمع برافروخت در این بزم
پروانه ی مان کرد که سربار نباشیم
ما پشت در خانه ی یک مرد کریمیم
ای شکر گداییم که بی کار نباشیم
ما پشت در خانه ی یک مرد کریمیم
ای شکر گداییم که بی کار نباشیم
بی ما به غذا لب نزند آب ننوشد
وقتی سر آن سفره ی افطار
او آمده تا سر بکشم جام علی را
او آمده تا نعره کشم نام علی را
لبیک یا علی لبیک یا علی