ای خدا با چه دلی زینب صدا می زد حسین
دست و پا می زد علی زینب صدا می زد حسین
این همه راه دویدم چه به موقع رسیدم
تا کنارت عزیزم صد بار علی اکبر و دیدم
پاشو برگردیم خیمه در تلاطمه
اولین بار زینب بین مردمه
خداحافظ علی اکبر برسون سلام بابا رو به پیغمبر
خداحافظ علی اکبر تازه شد دوباره داغ کوچه و مادر
زخم پهلوی علی شد ناله ی اهل حرم
بر مشامم می رسد هر لحظه بوی مادرم
قصه ی سنگ و شیشه میری واسه ی همیشه
این تن اربا اربا دیگه شناسایی نمیشه
ای اذان گوی خیمه خونیه لبت
کاشکی جای تو می مرد عمه زینبت
خداحافظ علی اکبر برسون سلام زنب و به پیغمبر
خداحافظ علی اکبر داره می خنده به گریه های من لشکر
رفتی و دیگر رمق در پای بابای تو نیست
زینت دوش حسین روی زمین جای تو نیست
خواهرت شد عزادار بی تو میشه گرفتار
میره با دست بسته بزم می و کوچه و بازار
قاتلت میشه سر دم دار قافله
کربلا تا شام وای از دست حرمله
خداحافظ علی اکبر می مونه روی زمین تن تو هم بی سر
خداحافظ علی اکبر میشه هم قد تو رو نیزه علی اصغر
حسین واویلا ......
میشه هم قد تو رو نیزه علی اصغر