اول فدایی راه ولایت
بین دیوار و در شد این جنایت
شد کشته زهرا ام ابیها
یا صاحب الزمان آجرک الله
شمع بزم علی گردیده خاموش
طفلان از ماتمش هستند سیه پوش
از ظلم اعدا شد کشته زهرا
مرتضی مشکل گشای ما سواست
فاطمه مشکل گشای مرتضاست
روز محشر کار ما با فاطمست
نقش پیشانی ما یا فاطمست
شیر این صحرایم تشنه در دریایم
گرچه در موج خطر زهرایم خوانده پسر
من عبد فاطمه ام من عبد الزهرایم
ای علمدار سپه کوه علمت
علمت کو و دو دست قلمت
بشریت به تو گوید تحسین
آفرین ای پسر ام بنین
ای به خون خفته کنون در بر من
داده پیغام تو را دختر من
گر نشد آب میسر گردد
گو عمویم به حرم برگردد
حال برگو چه بگویم به جواب
گر ببیند نه عمو هست نه آب
عمری سید و سرور خواندی
چه شد این بار برادر خواندی
مادرت فاطمه آمد به برم
یاری ام کرد و صدا زد پسرم