خدایی نامرده اونی که با نیزه آقا راهه
گلوتو سد کرده
یا اونی که پیش زینب
جسم تو رو لگد کرده
خدایی بد کرده
یکی عصا می زد
یکی دیگه به صورتت آقا با کف پا می زد
یه مادری هم گوشه ی گودال تورو صدا می زد ،تورو صدا می زد
سر تو می بردن ،پیرهنی که بود دست بافته مادر می بردن
میون خیمه خلخالای دختر رو می بردن،سر تو می بردن
شبیه کابوسه اونی که آتیش می زنه مارو روضه ی مانوسه
وقتی جلو نامحرم ها زینب رگ هاتو می بوسه
رگ هاتو می بوسه
اذیت و آزار منی هیچ کس سایمو ندیده بود یکبار