از تو دور افتادهایم و با فراقت راحتیم
باز اما ادعا داریم فکر حضرتیم
فکر بیداری مایی، ما ولی خوابیم خواب...
عفو کن آقا اگر اینقدر اهل غفلتیم
تو به «گمنامان» نگاهِ بیشتر داری ولی...
ما ز چشمافتادهها، از عاشقانِ شهرتیم
پشتِ ابر معصیت ماندیم و نابینا شدیم
«حاضر کامل» شما هستی و ما در غیبتیم
با تمام این بدیها نام مارا خط مزن
با تمام این بدیها باز هم در خدمتیم
جزحسین و روضهاش راه نجاتی نیست، نیست
ما برای آشتی با تو دخیل هیئتیم