روزگار با گداها پشت در سر میشود
با نشستن پشت این در خستگی در میشود
هر کسی دردش فراوان گریه اش هم بیشتر
حال ما بدتر که شد هر بار بهتر میشود
سختی ات را میخرم بر آب آتش میزنم
سنگ را وقتی تراشیدن گوهر میشود
سائل آلوده را رسوا مکن گردن بگیر
بنده ی ناجور با تو جور دیگر میشود