پر از جنجال شیب قتلگاه
گرفت دور جسمت رو یک سپاه
تنت مونده رو خاکا بی پناه
حسین جانم حسین جانم
نشسته قاتل روی پیکرت
شده نیزه بارون دور و برت
برای غارت ریختن رو سرت
حسین جانم حسین جانم
نفس نفس زدی ولی حیا کرد
تو دست و پا زدی اعتنا نکرد
خنجرو از روی گلوت جدا نکرد