دلم گرفته از حال و هوای این ، روزا
از این ، سیاهی و تیره گی خیابونا
نفس بریدمو صحن ، چشام پر از غمه
آقام غریبه و انگاری که نامحرمه
داره بارون ، میاد خیسه چشای دلبرم
دعاش اینه خدا به حق جد بی سرم
به راه راست ببر گریه کنای مادرم
یا ابن ، الحسن ، آقام یا ابن ، الحسن ، آقام آقام
ذکر لبم شده این ، معز الاولیا
دل زمین ، گرفت بیا مذل الاشقیا
دعا کن ، ای آقا تا عاقبت به خیر بشم