بی عصا و بی عبا می کشن تو کوچه ها
میگه زیر لب فقط یا علی یا مرتضی
پا برهنه میبرن بی عمامه می برن
شیخ معصومین و با تازیونه می برن
دست بسته و - پشت مرکبه
یاد کربلا - یاد زینبه
بند دوم
هیزم و آتیش و دود. میزد و رحمی نبود
ناله میزد یاد اون. دختر صورت کبود
دختری که بیگناه. مونده تنها ؛ بی پناه
تو بیابون میزدش. زجر پست و روسیاه
روی صورتش - مونده جای دست
جوری زد پلید - دندونش شکست
بند سوم
نور چشم مصطفی. شافع روز جزا
مثل تو هیچکی نبود روضه دار کربلا
گفته بودی روضه خون باز برام روضه بخون
از گلوی اصغر و. روضه ی داغ جوون
این که کشتنش - شاه عالمه
واسه پیکرش - صد کفن کمه
یا ابا عبدالله یا ابا عبدالله