برای کشتنش وضو میگیرید
برای قتلش بسمالله میگید
بعد هر ضربه که میزنید چرا
به همدیگه تقبل الله میگید
نامسلمونا آخه، این چه اسلامیه
تشنه سر میبرید، این چه احکامیه
پا گذاشتید روی سینۀ امام، مُلِئَت بطونکم من الحرام
داره غارت میشه توی ازدحام، مُلِئَت بطونکم من الحرام
هلهله شده جواب گریههام، مُلِئَت بطونکم من الحرام
حسینم؛ ای غریبم
دارم میبینم که به قصد قربت
شمر اومده نشسته روی سینه
بابا اصاً من به کنار، من هیچی
مادرم اومده داره میبینه
تشنۀ زخمیو، کمتر اذیت کنید
با چه جرأتی میخواید، هتک حرمت کنید
چجوری تُو این شلوغیا بیام، مُلِئَت بطونکم من الحرام
تُو سر و صدا نمیرسه صدام، مُلِئَت بطونکم من الحرام
زن و بچههاشو میبرید به شام، مُلِئَت بطونکم من الحرام
حسینم؛ ای غریبم