هرچند گریانم تبسم میکنم امشب
بیتاب، رو بر جانب قم میکنم امشب
در کوچههایش خویش را گم میکنم امشب
انگار با زهرا تکلم میکنم امشب
در قاب عکسی خالی از قبری که ناپیداست
با قم نمایی دیگر از آن آشنا پیداست
ای آشنای بیقراریهای این مردم
با تو رسیده تا مدینه پای این مردم
رنگ حقیقت یافته رویای این مردم
یا فاطمه! یا حضرت زهرای این مردم
ای حامی امروز من فردا مرا دریاب
یا فاطمه! در حشر، چون دنیا مرا دریاب
اما جدا کن شاعر از غم حال دفتر را
بشنو صدای خنده ی موسی بن جعفر را
دریاب شور اشکهای شوق مادر را
حالا بیا و ثبت کن ذوق برادر را
معصومه خانم چشم تا وا میکند امشب
دیده به رخسار رضا وا میکند امشب