ای خدا چون شد، شاخه ی یاسم؟
در کجا افتاد، دست عباسم؟
من و این همه لشگر خونخوار
نه به جا علم و نه علمدار

 

خدا خدا خدا - خدا امیدم رفت
 
 
تشنه جان داده، بر لب دریا
جای او گشته، چشم من سقا
ز عدو چه ستم چه جفایی
ز تو چه ادب و چه وفایی!
خدا خدا خدا - خدا امیدم رفت
 
 
 
از گل یاسم، نشنوم بویی
پرچمش سویی، دست او سویی
پسرِ یَل حبل متین کو ؟
مَه من گُل امِّ بنین کو؟
خدا خدا خدا - خدا امیدم رفت 
 
 
 
بسکه نوشیده، می ز پیمانه
بر کمر دست، پیر میخانه
نه دگر، می و می زده باقی
نه خمّی و نه جام و نه ساقی
خدا خدا خدا - خدا امیدم رفت 

 



مطالب مرتبط

این خیمه به اون خیمه
این خیمه به اون خیمه

چهار شنبه, 24 شهریور 1400

پخش
یه کنج از حرم بهم جا بده
یه کنج از حرم بهم جا بده

پنج شنبه, 05 اسفند 1400

پخش
ای عهده دار مردم بی دست پا حسین
ای عهده دار مردم بی دست پا حسین

چهار شنبه, 15 تیر 1401

پخش