دستی خوش است سوی قنوت دعای تو
دستی دگر ملازم بند عبای تو
سوز دعا همیشه اجابت نمیشود
جز آنکه داشت شور و نوا با ولای تو
حالی که در همه است چو گیسوی در همت
باید تمسکی سوی موی رهای تو
دلدادگی و عاشقی و سر سپردگی
ثابت نمیشود به جز پیش پای تو
دلتنگ روی ماه تو مرد شهادت است
هرگز به دوست ره نبرد مدعای تو