تنها حرمی که روضه خون نمی خواد حرم رقیه
اومدم زیارتت با گریه با زاری تو هنوزم وسط بازاری
خیلی روضه ی نگفته داری وای
سلام خانوم ایتها الصدیقة الشهیدة
ای نوه ی مادر قد خمیده
گنبدتم مثل موهات سفیده
هر جا که به پرچمش نگاهت افتاد حرم رقیه است
تنها حرمی که روضه خون نمی خواد حرم رقیه
صورت زائرت اینجا خیسه بارونه
در و دیوار حرم می خونه
دختر شاه کجا ویرونه