دلمو رو دست میگیرم
وقتی میام پیش شما
میدونم اینجوری نبود
وعده ی شاهی و گدا
میدونم هرجا که برم
هر دری رو در بزنم
از این عالم خسته میشه
میگه دیگه اینجا نیا
ولی من از کوچیکیام
یادمه که مادر من
میاوردم تو روضه ها
میگفت در گوش ماها
همه درها بسته میشه
جز در خونه ی حسین
اگه در موندی پسرم
باید بری کرببلا
حسرت دیدار حرم
شبامو تا صبح سر میکنه
عقده ی شبهای حرم
به قلبم آتیش میزنه
شبهای بین الحرمین
سراسر سینه زنه
خوشی مال خوب خوبا و
فراق و غم مال منه
«یا لیتنا کنا معک،یا لیتنا کنا معک»
خدا از وقتی که منو
با گل عشق تو آفرید
توی جسمم با نفسش
عشق حسینی رو دمید
همه دنیا وقف توئه
هرچی میخوان بگن بگن
بدا اصلا به ما بگن
دیوونه و ندید پدید
گاهی وقتا فکر میکنم
اگه که هیئتت نبود
چهجوری من زنده بودم
به زیر این چرخ کبود
خیلی دیگه سخته برام
وقتی آقا جلو چشام
رفیق هیئتیم میگه
که عازم کرببلام
من با خدا حرف میزنم
ولی تو نماز اینه دعام
خدا بزار یه بار دیگه
به صحن عشق تو بیام
«یا لیتنا کنا معک،یا لیتنا کنا معک»