مَشَیْنَا صِغاراً أبا الأکبرْ
ای پدر علی اکبر! ما نوجوانان به سوی تو به راه افتادیم
و عُمْرُ هَواکُمْ بِنا أکبرْ
ولی عمر محبت شما در دل ما طولانی است
نُجَدِّدُ عَهدَ الوَلا حُبّاً
از روی محبت، عهد ولایت با شما تازه می سازیم
بِرَغْمِ الذی جَارَ واستَکْبَر
علی رغم همه رفتارهای متکبرانه و جور ستمگران
لِکربلا زَاحِفین، هُتَافُنا یا حُسَین
ما با فریاد یا حسین و سینه خیز به سوی کربلا در راهیم
أَتَقْبلُ یا ذا الکَبیرُ الصِّغارا؟
ای بزرگوار، آیا این زائران کم سن و سال را میپذیری؟
أینکَ مولایَ أینْ؟ یا سَاکِناً کُلَّ عَینْ
ای مولای من که در هر چشمی جای داری، کجایی؟
سَنبْکِیْ عَلیکَ مَساءًا نهارا
ما شب و روز بر تو میگرییم
لبَّیک لبَّیک، حُسینُ یا أبانا
لبیک لبیک یا حسین ای پدر ما
لبَّیک لبَّیک، قَمیصُکم لِوانا
لبیک لبیک، پیراهن سیاه عزای تو پرچم ماست
لبَّیک لبَّیک، و طِفْلُکم عَزانا
لبیک لبیک ما عزادار طفل توئیم
زُوّار زُوّار، تَقبّلِ الزِّیارةْ
ما زائران توایم … ما زائران توایم… زیارت ما را قبول کن
*** *** *** ***
سَنَمْشِی کَنَهْرٍ مِنَ الأحزانْ
مانند نهرى از غم و اندوه به راه خواهیم افتاد
ولا لنْ نُبالِی بما قدْ کان
و از هر اتفاقی باکی نداریم
وَقَعْنا على الموتِ لا نَخشى
نمی هراسیم که به سوی مرگ برویم
أمِ الموتُ جاءَ لنا سِیَّان
یا مرگ به سراغمان بیاید
بعزمِنا القاسِمی، لِکربلا نَنْتَمی
ما با اراده ای چون قاسم، به کربلا تعلق داریم
و أرواحُنا تَنْتَمی لِهَواکا
و جان های ما در هوای توست
و لو یَجُورُ العِدى، و لو نَذُوقُ الرَّدَى
و اگر دشمن به ما ظلم کند و مرگ را بچشیم
فأحلى مِن الشَّهدِ موتٌ فِداکا
در راه تو برای ما از عسل شیرین تر است
جِئنا نَنْحَب، دُموعُنا هَدایا
آمدیم تا با صدای بلند بگرییم… اشک ما هدیه به توست
زَینب زَینب، وکلُّنا ظَمایا
زینب زینب همه ما تشنه هستیم
زَینب زَینب، عُدنا مَع السَّبایا
زینب زینب ما همراه با اسیران کربلا در اربعین بازگشتیم
زُوّار زُوّار، تَقبّلِ الزِّیارةْ
ما زائران توایم … ما زائران توایم… زیارت ما را قبول کن
*** *** *** ***
پیاده به سوی تو می آییم، ببین این قدمهای کوچک را
به یاد غم کودکان تو، روانه در این جاده و صحرا
ز داغ آن قافله، ز پای پر آبله
رسد دم به دم آتش غم به سینه
بود بغضی در گلو، به یاد اطفال تو
به یاد رقیه به یاد سکینه
شاید باشیم، شریک داغ آنها
گر رفت خاری، به پای کوچک ما
تقدیم تو، دلهای کوچک ما
(مولا مولا، حسین حسین مظلوم)
*** *** *** ***
نُلبِّیکَ زَحْفاً أبا الأحْرار
ای پدر آزادگان، با سینه خیز آمدن به سوی تو به تو لبیک می گوییم
أتَیناکَ نَسعَى مَع الزُّوار
به همراه زائران به سوی تو می آییم
نُبرهِنُ مولایَ للدنیا
به همه دنیا ثابت می کنیم
بأنَّا حَمَلْنَا لَکَ الأعْمار
که عمرمان را برای تو صرف کردیم
کُنْتَ تُنادی حُسین، هل ناصرٌ و مُعینْ
ای حسین! تو فریاد هل من ناصر سر دادی
فَهَبَّ القواسِمُ قَبلَ الجَمیعِ
و قاسمی ها پیش از دیگران به تو لبیک گفتند
بِغِیرةِ الأکبرِ، فِداؤُنا حَیدَری
با غیرت اکبری، از جان گذشتگی ما حیدری است
یُلبِّیکَ حتّی بُکاءُ الرَّضیعِ
و حتی گریه طفل شیرخوار به تو لبیک میگوید
مَولای مَولای، فِداکَ بَحرُ دمّی
مولای من مولای من… دریای خونم فدای تو
مولای مولای، بل و أبی و أمی
مولای من مولای من… بلکه پدر و مادرم فدای تو
مولای مولای، وَصلُکَ کُلُّ حُلْمی
مولای من مولای من… وصال تو همه رویای من است
زُوّار زُوّار، تَقبَّلِ الزِّیارةْ
ما زائران توایم … ما زائران توایم… زیارت ما را قبول کن
شاعر عربی: عبدالله القرمزی از بحرین
شاعر فارسی: محمد مهدی سیار