نه حرم داری نه زائر
نه روضه خون نه شاعر
غریب امام باقر
شاهد روز واقعه راوی ماجرا تویی
اون که حسینو دیده روی خاکِ کربلا تویی
نفس آخرت یادت میاد نفس آخرش
سرشو میبرید رو چادر خاکی مادرش
وای از دم غروب شد خیمه شعله زار
گفت زین العابدین عَلَیکُنَ بِالفَرار