حجّکم مقبول سعیکم مشکور
می زدن با سنگا به سرت از دور
رخت احرامت خاک این صحراست
حاجی زینب بر سر تو دعواست
برگشتی از حج واجب دق دادی ام المصائب
رفتی سوی دیر راهب
پنجه روی خاک صحرا زدی
پیش زینب دست و پا زدی
چی شد داداش یه عده ای تو رو برا ثواب زدن
علی اصغر و جلو رباب زدن
چی شد داداش رقیه تو تو مجلس شراب زدن