لطفا حداقل دو حرف را وارد کنید ...
چه شود ز راه وفا اگر نظری به جانب ما کنی
چه شود ز راه وفا اگر نظری به جانب ما کنی

دو‌شنبه، 19 تیر 1402 - محمد اسداللهی - هیئت الرضا | 16 تیر | 1402 مدت زمان:03:49

دانلود مداحی ها و نوحه های محمد اسداللهی با لینک مستقیم دانلود همراه با متن نوحه و متن مداحی

چه شود ز راه وفا اگر ، نظری به جانب ما کنی ؟

که به کیمیای نظر مگر ، مس قلب تیره طلا کنی

.

یمن از عقیق تو آیتی ، چمن از رخ تو رقابتی

شکر از لب تو حکایتی ، اگرش چو غنچه تو وا کنی

.

به شکنج طرّه‌ ی عنبرین ، که به مِهر چهر تو شد قرین

شب و روز تیره‌ ی این حزین ، تو بدل به نور و ضیا کنی

.

بنما ز غنچه تبسّمی ، بنما ز غنچه تکلّمی

به تبسّمی و تکلّمی ، همه دردها تو دوا کنی

.

تو مراد من ، تو نجات من ، به حیات من ، به ممات من

چه زیان کنی ؟ چه ضرر بری ؟ چو برآوری ، چو عطا کنی

.

تو شه سریر ولایتی ، تو مَه منیر هدایتی

چه شود گهی به عنایتی ، نظری به سوی گدا کنی ؟

.

ز غمم چرا نکنی رها ، و اگر کنی ” فَمَتی ، مَتی

که ز بطن حوت ، بسی رها ، تو چو یونس بن متی کنی

.

تو شهی شهان همه چاکرت ، تو مَهی مهان همه بر درت

که شوند قنبرِ قنبرت ، تو قبول اگر ز وفا کنی

.

تو به شهر علم نبی دری ، تو ز انبیا همه بهتری

تو غضنفری و تو صفدری ، چو میان معرکه جا کنی

.

تو چه صادری ؟ تو چه مصدری ؟ تو چه جلوه‌ یی ؟ تو چه مظهری ؟

که هم اوّلی و هم آخری ، همه جا تو کار خدا کنی ؟!

.

تو تمیز مؤمن و کافری ، تو قسیمِ جنّت و آذری

که سعید را تو جزا دهی ، که عبید را تو جزا کنی

.

به خدا ” وفاییِ ” با خطا ، همه خوف او بوَد از بدا

که مباد دست رجای او ، ز عطای خود تو رها کنی