گره به کار فتاده ، گره گشاى همه
صدات می زنم اى " اسمه دوا " ى همه
اگر غلام تو هستند من غلام همه
اگر گداى تو هستند من گداى همه
قسم به کعبه تعجب نمی کند کعبه
اگر مراد تو باشى ز ربّناى همه
رسول گفت که : یک هشتم عدس کافى ست
محبت اسدالله ، على ، براى همه
قبول کردن و رد کردنش به دست علی ست
نخست سمت نجف می رود دعاى همه
سر مرا به دو تا تکه سنگ بند نکن
نجف براى من و کعبه هم براى همه
شریک کرد خدا شیعه ى تو را با تو
نوشته اند ثواب تو را به پاى همه
على پرستى ما بندگان اگر کفر است
چرا مشاهده شد در على خداى همه
خدا نیاز ندارد عبادت ما را
نماز خوانده على یک تنه به جاى همه