از من گرفته روضه ی تو اضطراب را
آباد کرده خانه ی قلب خراب را
عشق تو برده است مرا تا به عرش دوست
دریا بَرَد به سوی تعالی حباب را
مستی به غیر عشق تو بازیچه بوده است
بی آبرو نموده نگاهت شراب را
عشق تو یک معادله ی بی نهایت است
باید خدا شوی که بدانی جواب را
در زیر دِین نام تو هستیم تا ابد
در سایه برده نام حسین آفتاب را
از اشک عاشقان حسینی گرفته اند
قبل از وجود قمصر کاشان گلاب را
در قلب عاشقان علی پادشاه عشق
دادی دوام سلطنت بوتراب را
ای مدعی بترس از آن روزگار که
بردارد از رخ تو زمانه نقاب را