من زینبم عقیده ی من آزادگی
من اسوه ی مقاومت و ایستادگی
شمشیر اگر به هر بجنگم به سادگی
با ذوالفقار نسبت من خانوادگی
عقیله منم عقیله منم به عالم سیده ی جلیله منم
به صوت علی تکلم کنم که الان حیدر این قبیله منم
عقیله ی عرب و عجمم آبروی دو جهان حرمم
قدم می زنم قدم می زنم به نیابت عباس علم می زنم
عجب صحنه ای رقم می نم تخت و کاخ یزید را به هم می زنم
حق می دهم یزید که این گونه تب کند خب زن ندیده بود مبارز طلب کند
عباس اگر که نیست عدو را ادب کند
زینب که هست کار علی را عوض کند
علمدار منم علمدار منم ابوفاضل اگر نیست سپهدار منم
من از کربلا شدم مرتضی عقب ننشستم و یعنی کرار منم
عقیله ی عرب و عجمم آبروی دو جهان حرمم
ز یارم بگم ز یارم بگم من به جز حسین حرفی ندارم بگم
از این مقصد و قرارم بگم خطبه خوندم از ایل و تبارم بگم
یادآوری کنم که حسن در جمل چه کرد
قاسم به معرکه زد و با چند یل چه کرد
درآن منم منم یل مادر عمل چه کرد
شد قبض روح لشکر و دیدن اجل چه کرد
صدا زد صدا صدا زد صدا خدا بود خدا
چهل منزل به خودت بگو مرحبا
به عشق حسین شه عالمین
باید زینب بری اربعین کربلا
عقیله ی عرب و عجمم آبروی دو جهان حرمم