در جهان، غیر حسین خبری نیست که نیست
در دلم جز تب عشق، شرری نیست که نیست
ای حسین! ای حبیب!
یا سیّدنا المظلوم! یا غریب!
مهر تو سرشته شد با شیرم
از اشکام، حاجتمو میگیرم
دیر یا زود، یهروز برات میمیرم
تا ابد مشتعلیم؛ از ازل، فصل به فصل
به غمت متّصلیم؛ دل به دل، نسل به نسل
یا عزیز! یا دلیل!
ای ملجأ مشتاقان! الدّخیل
سوختم و مشتعلت میمونم
قدر این حرارتو میدونم
میدونم خیلی بهت مدیونم
عشق کرده آزادم و تسخیرم
ممنون از ستارهی تقدیرم
دیر یا زود، یهروز برات میمیرم
همهچیز رفتنی و نام تو هست که هست
میره تا عرصهی حشر، جام تو دست به دست
آه! سلامٌ علی
ششگوشهی ساکن کربلا
آه! که عشق فقط خودش آگاهه
کی امسال با قافلش همراهه
توو خیل سپاه ثاراللهه
توو موج هیاهوی تکبیرم
مسحور شکوه این تصویرم
دیر یا زود، یهروز برات میمیرم
ما مثه اهل حرم، مثل اون قافله
تکیمون بعد خدا به ابوفاضله
تا عبّاس روو خاک، علم میکوبه
محملها توو این قرق، محجوبه
امّا باز، دل رباب آشوبه
تا آروم بگیره دلها امشب
ذکر میگن اهلحرم زیر لب
میخونن سیّدتی یا زینب