محکم به در خوردی و محکمتر به دیوار
هم در به سر کوبیده شد؛ هم سر به دیوار
به گونهای به گونهی تو لطمه خورده
گفتم نگیرد صورت کافر به دیوار
از این کبودی دو پهلوی تو پیداست
یکضربه میخ در زده؛ یکضربه دیوار
بگذار فضّه زیر بالت را بگیرد
اینگونه زهرا میخوری کمتر به دیوار
حال من از حال تو چیزی کم ندارد
تو دست به دیواری و من سر به دیوار
در خانه بعد از آنکه با تو دشمنی کرد
تکیه نکرده هیچکس دیگر به دیوار
تو جان جان جان جان اهلبیتی
خوردند با تو آلپیغمبر به دیوار
من کربلا را پشت درب خانه دیدم
تنها نه محسن، خورد علیاصغر به دیوار