این شبا حال و هوای خونمون خیلی عجیبه
التماست میکنم بیشتر بمون علی غریبه
من که از فضه شنیدم بهتری الحمدالله
در زدم دیدم خودت پشت دری الحمدالله
حلالم کن این همه درد طاقت آوردی
به خاطر علی زمین خوردی
میبینمت بهم میریزم
اگه زهرا عجل وفاتی نمیخوندی
اگه یه چند روز دیگه میموندی
نوزده سالت میشد عزیزم
من تنها من مظلوم ازت میخوام بمون خانم
جای شکرش باقی همین که محسن ندیدی
از گلوی پسرت تیر سه شعبه نکشیدی
نه سرش از تن جدا شد نه روی نیزهها رفت
دوباره گریز روضه ها به سمت کربلا رفت
دیگه دنیا بدون تو به من نمیسازه
هنوز میبینمت چشات بازه
برا تو میخونم لالایی
به اصرار عمه من یه خورده آب خوردم
ببین برای تو هم آوردم
ولی تو روی نیزههایی
من این پایین تو اون بابا
علی بالام لالا لالا