نه ناخن دارم که خار بیرون بکشم از پامو
همش کابوسه توو خواب، رو نیزه سر بابامو
شمردن یادم میره تا که بشمرم زخمامو

فقط می‌دونم
قدّ ستاره‌ها، زخم دارم
قدّ تن بابا، زخم دارم
از سر تا ‌به‌ پا، زخم دارم

من تازه سه‌سالمه، ایّوبم
با چشمای منتظر، یعقوبم
آتیشه توو قلب پرآشوبم
همین‌که عمّه مونده پیشم، خوبم

بابا اون‌شب که توو راه از روو ناقه افتادم من
توو خواب و بیداری با دست بسته افتادم من
بیابون و تنهائی، یاد عمّه افتادم من

می‌گفت خانومم
سفر سنگینه برات امّا
اگه هرکجا شدی تنها
بگو ادرکینی یاامّاه

مادر رو دیدم با چشم گریون
خواب و درد و دست و پای بی‌جون
دست مادرم تووی موهام بود
دیگه نفهمیدم چی شد باباجون

بابا! یک‌ماهه که از حسّ بغلت محرومم
شبا وقتی‌که برات گریه می‌کنم، آرومم
چشاتو وا کن، ببین مثل مادرت خانومم

ببین زهرا رو
سیا شده تا زیر ابروم
رمق دیگه نداره بازوم
امون بریده، درد پهلوم

این‌دفعه سفر میری، باباجون
مدیونی تنها بری، باباجون
عمّه مونده و رباب و گریه
تو با علی‌اصغری، باباجون




مطالب مرتبط

خونمون این طرفه
خونمون این طرفه

پنج شنبه, 03 بهمن 1398

پخش
دیوونه منم...
دیوونه منم...

دو شنبه, 18 مرداد 1400

پخش
مدار عشق...
مدار عشق...

دو شنبه, 18 مرداد 1400

پخش