میشه بهم بگی
سپردیمون به کی
محرمامو دیدم روی ، نیزه یکی یکی
هنوز نخوردم آب
که دارم اضطراب
من و تو می رسیم به هم ، تو مجلس شراب
زینب تو با خولی ، مسافر بازاره
کی بین این نامردا ، هوای مارو داره
((حسین غریب مادر))
دیدم که افتادی
به زیر دست و پا
چیزی نموند ازت زیرِ ، نیزه شکسته ها
هنوز میسوزم از
آتیش خیمه ها
بچه یتیمارو زدن ، مشت و لگد چرا
مگه سفر رو ناقه ، بدون محمل میشه
مگه سفر با ناموس ، بین اراذل میشه
((حسین غریب مادر))
موسفیدای دِه
به تو عصا زدن
کشیده کار تو دیگه ، به دست و پا زدن
والشمر جالسٌ
دلش چقدر پُره
تو حاضری که جون بدی ، خنجر نمیبُره
مادر آب واسه تو ، یه ظرف آب آورده
دیر رسیده انگاری ، یکی سرت رو برده
((حسین غریب مادر))