هر که یک دفعه سر این سفره مهمان می شود
مور هم باشد اگر روزی سلیمان می شود
سر به زیر انداختن ذاتش توسل کردن است
دردهای این حرم ناگفته درمان می شود
این کریمان لطفشان هر چند آماده ست، لیک
نام مادر که وسط باشد دو چندان می شود
ما پدر را خواستیم و از پسر خیرش رسید
در رجب ها کاظمین ما خراسان می شود
ظاهراً عین امامی، باطناً پیغمبری
هر که می بیند تو را، از تو مسلمان می شود
نسل موساییِ تو طبع مسیحا داشتند
یک نفر از آن همه پیر جماران می شود
این دلِ ما سینه ی ما، نه بگو اصلاً بهشت
هر کجا موسی ابن جعفر نیست زندان می شود
نیستم آهو ولی سگ هم به دردی می خورد
لااقل یک گوشه از صحنت نگهبان می شود