اومدیم جشن تولد بگیریم واسهت
هدیه تم انگشتر و پیراهن آقا
اولش فطرس و روز آخرم حر
نوبتیم باشه نوبت منه آقا
شب تولدت اگه میشه دعام بکن
اندازه ی یه پلک زدن منو نگام بکن
فکر کن منم زهیرتم آقا صدام بکن
با همون صدا گرفتت اسممو ببر
لا اقل امشب آدم بدا راهم بخر
منو بخر
ای پناه منه ترسیده حسین
کی آخه مثل تو خوب دیده