ای علمدار حسین ابن علی از تو مدد
با تو شد علی دوباره منجلی از تو مدد
صاحب قبضه ی تیغ صیقلی از تو مدد
قمر ام بنین اسوه ی ایثار آمده
علمدار آمده
عبد صالح خدا غیرت سرشار آمده
علمدار آمده
پسر دلاور حیدر کرار آمده
علمدار آمده
بین قنداقه میدرخشه در واقع ماه صورت عباسه
هر کسی دیده گفته عین خورشیده ،، محو هیبت عباسه
کفیل زینب (س) ، والله که این منصب ، کار حضرت عباسه
یا ابوفاضل سیدی ابوفاضل 4
سال ها بعد که در معرکه جولان میداد
اخم میکرد و عدو مقابلش جان میداد
درس عبرت به منافقان دوران میداد
پسر دلاور علی عمران آمده
رجز خوان آمده
جلوه ی علی مرتضی به میدان آمده
رجز خوان آمده
وقت گردنکشی یلان به پایان آمده
رجز خوان آمده
یا ابالقربه ،، میر شاخص الضربه ،، شیر منصب عباسه
تا میره میدون ،، میلرزه زمین انگار ،، عرش مرکب عباسه
دجله و نیل و آب کل دریاها تشنه ی لب عباسه
یا ابوفاضل سیدی ابو فاضل 4