نمیدونم چی اومد سر چشمام
که اشکام مثل اون قدیم نمیشه
میشینم توی روضه اما حالا
مثل روزای بچگیم نمیشه
نمیدونم چی اومد سر این دل
که عطر حرمت کم شده آقا
یه کاری کن یکم آروم بگیرم
تو رو به چادر حضرت زهرا
من بی وفا اما با این گدا سر کن
اشکمو بیشتر کن حالمو بهتر کن
منو زهرا پسندم کن
زمین خوردم آقا بلندم کن
شبیه نور خورشیده نگاهت
همیشه روی من اثر میذاره
یه وقتا اون قده میخوامت انگار
کسی اندازه ی من دوست نداره
یه وقتا خوبه خلوت دوتایی
میخوام چند لحظه وقتتو بگیرم
بزارم مثل حر سر روی زانو
بغلم کنی و برات بمیرم
خیلی بدهکارم خیلی گرفتارم
چیزی ندارم جز اینکه دوست دارم
ببین خالی شدن دستام
حساب کردم خیلی رو این اشکام
منو زهرا پسندم کن
زمین خوردم آقا بلندم کن