از این سو شهربانو با دلی خرسند می آید
از آن سو زینب کبری ست با اسپند می آید
حسین آغوش وا کرده حسن تبریک می گوید
به استقبال او عباس با لبخند می آید
لب افلاک خندان شد مدینه نورباران شد
که دارد عابدی بیمثل و بیمانند میآید
دل سجادهها بیش از همه شاد است این شبها
امامی که به او کروبیان سجاد میگویند میآید
به عشق حیدر کرار او را هم علی نامید
چقدر این اسم روح افزا به این فرزند میآید
عرب را با عجم عهدیست امشب تا خود محشر
به این وصلت بگو محکم ترین پیوند میآید
ز درگاهش کسی با دست خالی رد نخواهد شد
خوشا آنکه به این درگاه حاجتمند میآید
گدا خوب است کارش را به دست خلق نسپارد
اگر دست گدایی سمت زین العابدین دارد