آسمونا پرشده از فوج فرشته
روو صورت فلکی جبّار نوشته
تولّد جوون رعنای، آقای جوونای بهشته
روی پای شیر، بچّه شیره
علی بوسه از نوهش میگیره
با یه لبخند علیاکبر هی
دل عمّهزینبش ضعف میره
اکبر شده تکبیر حسین
اکبر شده تکثیر حسین
اکبر شده شمشیر حسین
قربونصدقش میره حسین
عین اباالفضله؛ دلیر و یکّهتازه
عین امام مجتبی، در خونه بازه
شاگرد اوّل عموهاشه؛ هم فارسه، هم مهموننوازه
خلقوخوش که رفته به پیغمبر
عطروبوش که حیدره پاتاسر
کرمش حسن؛ صلابت عبّاس
همهچیتمومه این گلپسر
بعد از این، توو نفس واحده
پیغمبر و آلُ میشه دید
بعد از این دیگه روی زمین
آخر کمالو میشه دید
اکبر شده تکثیر حسین
تزئین شده تصویر حسین
احمد روی دست مرتضاس
قربونصدقش میره حسین
شکوفه دادن توو بهشت، تینوزیتون
لیلای لیلا اومده و عالمه مجنون
آقا! دل ناقابل مارو، دور سر اکبرت بگردون
اومد و دل از همه عالم برد
اومد و به سینهها، عشق آورد
شهدا فقط میدونن تنها
واسه دیدنش چقدر میشه مُرد
گوشهی شبستون نگاش
محشر فداییپروره
هرکی سر روو شیشگوشش گذاشت
از تموم سرورا سره