من علی اکبری ام الحمدلله
مشغول نوکری ام الحمدلله
دور و بر گهوارش بین ملائک دعواست
میگن به ارباب رفته بس که قشنگ و زیباست
عیدیِ امشب دستِ عروس حضرت زهراست
( عیدیِ امشب دستِ حضرت اُمِ لیلاست )
گره گشایی کار نگاه زیباشه
میگن دوای هر دردی توی دستاشه
خلاصه که دل بُرده از عالم و آدم
کرب وبلامون امشب بسته به امضاشه
من علی اکبری ام الحمدلله
مشغول نوکری ام الحمدلله
نور جمالش داره حکایت از پیغمبر
خورشید و ماهو بُرده به زیر دِنش اکبر
خونه ی ارباب امشب گرفته بوی حیدر
وقتی میخنده نازه توو چشماشو ارباب
میخونه و میبوسه دو چشماشو ارباب
خدا اگه صدتا پسر هم بده بازم
علی میذاره اسم پسرهاشو ارباب