زِ حرم جانب میدان به صف کربلا
همه ی لشکریان در عجبند ای خدا
که نبی آمده یا اینکه علی آمده
رجزش غلغله کرده نوه ی مرتضی
... أنا علی بن حسین بن علی ...
ثمر سلسله ی حیدر خیبر شکنم
لرزه بر پیکره ی لشکر دشمن فکنم
شیوۀ شیر جمل جلوۀ جنگم شده چون
پرورش یافته ی دست امام حسنم
... أنا علی بن حسین بن علی ...
زده از میمنه بیرون برود میسره
برود کار عدو را بکند یکسره
پدرش خیره به میدان که نگاهش کند
برسد نغمه ی تکبیرش از آن حنجره
علوی مکتبم و آینه دارِ پدرم
رعد و برق مرکبم و بال ملائک سپرم
شکر حق مفتخر منسب سرلشکریه
لشکر زینبم و تحت لوای قمرم
... أنا علی بن حسین بن علی ...
همه در حیرت جنگش که عجب محشری
به اباالفضلِ علی رفته به جنگ آوری
ادبش فاطمی و تاب و تبش هاشمی
قدمش محکم و ثابت جنمش حیدری
به لبش نثر و دعا سهم حرم غم نشود
که قسم آخر الاَمر حرمله آدم نشود
حاضرم این که هزار دفعه بمیرم به خدا
نخی از روسری عمه ی ما کم نشود
... أنا علی بن حسین بن علی ...