هوشم ببر
عقلم ربا
دیوانه کن
دیوانه کن
آتش بزن
سر تا به پا
مستانه کن
مستانه کن
تا با تو گردم آشنا
از خود رهایم کن رها
از من مرا از من مرا
بیگانه کن بیگانه کن
کلیم اگر دعا کند
بی تو دعا نمی شود
مسیح اگر شفادهد
بی تو شفا نمی شود
صفا و مروه دیده ام
گرد حرم دویده ام
هیچ کجا برای من
کرببلا نمی شود
جانم حسین جانم حسین