پای دل در پیشگاه یار لغزش می کند
هر چه با ما می کند این نفس سرکش می کند
.
زیر گوش من بزن شاید بیاید اشک من
عاقبت این گریه ما را اهل بخشش می کند
.
اول ماه آمدم ردّم نکن ای با مرام
سفره داری تو را عالم ستایش می کند
.
آی قربان کریمی که گدا را پس نزد
رب ما با عبد خاطی نیز سازش می کند
.
جان سلطان خراسان آبرویم را مریز
این گناه آلوده دارد از تو خواهش می کند
.
هر زمان دلگیر بودم گفته ام یا فاطمه
کودک آزرده را مادر نوازش می کند
.
لذت افطار قنبرهاست خرمای علی
نوکری را رزق او دارای ارزش می کند
.
حُبّ حیدر شرط اصلی قبول بندگی است
روز حشر او را خدا معیار سنجش می کند
.
چاره ی بی تابی ما صحن شاه کربلاست
آتش دل در حریم او فروکش می کند
.
روزه دار تشنه لب فابک علی العطشان ؛ حسین
گریه را تنها خدا بر او سفارش می کند
.
آنقدر زیر سم مرکب پاشیده شد
بوریا با گریه گفت این جسم ریزش می کند