نیازمند عطایم ،مرا رها نکنید
من آشنای شمایم مرا رها نکنید
 
کنار سفره ی روضه نشسته ام یک عمر
غلام صاحب عزایم ، مرا رها نکنید
 
شهید کرببلا نیستم ولی عمریست
اسیر کرببلایم ، مرا رها نکنید
 
نوشته ام به پیشانی ام ز روز ازل
که وقف خون خدایم(مرا رها نکنید)

پیام کرببلا را به نسل ها دادیم
آخ ،پیمبر شهدایم مرا رها نکنید
 
بدون لطف شما ،عاقبت بخیری نیست
دعا کنید برایم ، مرا رها نکنید
 
غبار قافله این گونه مو سپیدم کرد
که پیر درد و بلایم مرا رها نکنید
 
شبیه مادر فرزند مرده می گریم
ببین گرفته صدایم ،مرا رها نکنید
 
خلاصه،خلاصه من سگ کوی حسین می مانم
همین نشان وفایم ،مرا رها نکنید



مطالب مرتبط