یک سال دیگر باز از تو شرمگینم
قسمت نبود امسال رویت را ببینیم
چون طفلِ سردرگم به بازار شب عید
میگیرم اشک دیده را با آستینم
امسال را با حسرت از بس دوره کردم
تقویم را سوزاند آه آتشینم
در روضه ات حالا که مهمانیم بگذار
در محضر تو پهن باشد هفت سینم
توفیق از این بهتر که وقت سالتحویل
دارم سر یک سفره باتو می نشینم
چشمم به سیب افتاد، از حالا بگویم
چشم انتظار کربلای اربعینم