بی اضطراب، جان بده بانو، کفن رسید
غیر از حسین... سهمیه پنج تن رسید
مادربزرگ کرببلا،جان تو قسم
باهر فراز روضه به لب جانِ من رسید
گودال قتلگاه کجایی دمِ غروب
کارِ کبوترِ تو به پرپر زدن رسید
بیش از هزار و نهصد و پنجاه ضربه خورد
بر تک تکِ سپاه کمی از بدن رسید
تا نیزه دارها زِرِهِ او در آوَرَند
صدها شکافِ نیزه به اعضای تن رسید
از دور پیکرش همه بادست پُر روند
بریک نفر عبا و یکی پیرهن رسید
دنبال شال دور کمر بود ساربان
اما نگاه او به عقیق یمن رسید