یه کاری کن با روضه خو بگیرم
گریه کنم تا آبرو بگیرم
روشنی دلم زلال اشکه
میخوام با گریههام وضو بگیرم
حضور قلب منه
اشکی که برات میریزم
نمازمه ، نیازمه
این گریهها عزیزم
گریه گریه گریه
زندگیم همینه
گریه میکنم تا
مادرت ببینه ...
چشمای گریون چشمهی حیاته
صورت بارونزده میدرخشه
یقین دارم خدا همین لحظهها
به خاطر حسین منو میبخشه
درسته من بدم ولی
دستتو رها نکردم
منو ببخش؛ ببخش اگه
ازت حیا نکردم
ناله میزنم باز
ناله ناله ناله
سایتو نگیری
بحق سهساله
همین یکی دو ساعتی که اینجام
قیمتشو فقط خدا میدونه
ساعتی که صورت من رو خاکه
برام همین حسینحسین میمونه
دلم برات تنگ شده
خوابمو گرفته دوریت
تحملم میکنی
فدای این صبوریت
یاد تو میفتم
تازه میشه داغم
هردفه که اومد
تشنگی سراغم