علی ولیالله علی اسدالله
جان را به یک اشاره، مسخّر کند؛ علی
دل را به یک نظاره، منوّر کند؛ علی
ایجاد گل ز شعلهی آزر کند؛ علی
یکلحظه سیر عالم اکبر کند؛ علی
بر کائنات، جود مکرّر کند؛ علی
علی ولیالله علی اسدالله
پیغمبری نبوده بدون ارادتش
کعبه هنوز فخر کند بر ولادتش
مسجد هنوز شاهد شوق شهادتش
پروردگار، فخر کند بر عبادتش
چون بندگی به خالق داور کند؛ علی
علی ولیالله علی اسدالله
دنیا ندیده مثل علی راست قامتی
در هر دلی بپاست ز شورش قیامتی
هر نقطه را بوَد ز ولایش علامتی
هر لحظه ریزد از سر دستش کرامتی
جود از نیاز خلق، فزونتر کند علی!
علی ولیالله علی اسدالله
او ناخداست کشتی لیل و نهار را
فرمان دهد هماره خزان و بهار را
تقسیم کرده روز ازل خلد و نار را
نبوَد عجب که خلق خداوندگار را
با یک نگاه خویش ابوذر کند علی!
علی ولیالله علی اسدالله
گردون به پیش تیغ علی افکند سپر
از حملهاش قضا و قدر میکند حذر
شمشیر فتح داور و شیر پیامبر
روز از سران فتنه بگیرد به تیغ، سر
شب در خرابه با فقرا سرکند علی!
علی ولیالله علی اسدالله