دلم حال دعا می خواست با خود ساغر آوردم
سر از میخانه اهل مناجاتت درآوردم
برایم باز کردی جا میان روسفیدانت
به ستارالعیوبی چون تو امشب باور آوردم
در این بازار بی سرمایه خالی مانده دستانم
به من اشکی بده ، یوسف ببیند گوهر آوردم
ببر با حلقه ای در گوش من را کربلا یا رب